محقق ما آخر هفته گذشته اش را اینگونه توصیف کرد: من به یکی از چالش های بزرگ فنی در نقاشی های واقع گرایانه، بر روی ظروف شیشه ای نگاه کردم و مشغول بررسی و کنکاش آن بودم و این آخر هفته، به یک مسئله سخت تر و بسیار ظریف و جالب
که شاید در صنعت تصویر طلا و جواهر کمتر مورد توجه قرار گرفته و به آن پرداخته نشده روی آوردم: حضور تصویر طلا و جواهر با سنگهای قیمتی در نقاشی ها. کشیدن و نقاشی کردن جواهرات درخشان با استفاده از قلمو بر روی بوم نقاشی!!!
از آغاز تمدنها و درست زمانی که انسان از جواهرات گرانقیمت به عنوان زینت استفاده می کرد، مردم برای گنجینه ها، سنگ های قیمتی و فلزات قیمتی که به اموال منقولشان تبدیل شده بود و می توانستند کاخ ها و بدن خود را با آنها تزئین کنند، ارزش بسیاری قائل بودند. آنها ثروت خود (تصویر طلا و جواهر) را می پوشیدند و از نقاش چیره دستی می خواستند که تصویر آنها یا همسرشان را بکشد.
اگرچه هنگام رنگ آمیزی، تعادل حساسی وجود دارد که باید ایجاد شود، این جواهرات که در طرحها و نقاشی ها دیده می شوند به عنوان نمادهایی نشان دهنده موقعیت اجتماعی فرد است و باید بسیار خاص، درخشان و براق به نظر برسند، اما نباید از فردی که آنها را پوشیده است در زیبایی پیشی بگیرند.
تصویر طلا و جواهر، الماس ها، و به طور کلی این درخشان های گران قیمت، باید ارزش خود را نشان دهند، اما این نباید از ارزش صاحبانشان در نقاشی ها فراتر رود. در برخی از قدیمی ترین پرتره های برجای مانده از هنرمندان اروپایی، جواهرات چیزی بیش از نشانه ثروت و موقعیت زمینی نبودند.
پرتره زنی با شرافت و نجیب در تصویر کشیدن طلا و جواهرات
این پرتره، از زنی با شرافت و نجیب در میان استعمارگران یونانی و رومی در مصر و در حدود سال 100 میلادی است، او را با ثروت هایی از تصویر طلا و جواهر که در آخرین سفر نمی توانست با خود ببرد، زینت داده شده.
در سنگ قرمز پررنگی که از گردنبند او آویزان شده است، کمی براقیت وجود دارد، اما در واقع درخششی نمی توان دید. این پرتره یکی از قدیمی ترین و درخشان ترین تصویرهای جواهرات در جزئیات و یک اثر بی نام، از اواخر قرن چهاردهم است.
نقاشی دیگری که احتمالاً به عنوان یک اثر عبادی و شخصی برای ریچارد دوم پادشاه انگلیس (1400-1367) نقاشی شده است، دارای سه تاج و تصویر طلا و جواهر فراوان است که در نور مناسب، در مینیاتور به همان اندازه که در زندگی واقعی درخشان و زیبا به نظر می رسد، بسیار چشمگیر به نظر می رسند.
با توجه به اینکه ماهیت جواهر به خوبی توسط رنگها نشان داده شده اند، این نقاشی یک موفقیت حیرت آور است. این جزئیات از جواهرات و با استفاده از نقاشی ضخیم تر و برجسته در برخی از مناطق به زیبایی انجام شده، تا حالتی مانند میناکاری در تصویر طلا و جواهر ایجاد شود.
این طرح ها همراه با تذهیب، شکل سه بعدی جواهرات را نشان می دهند و مانند بازتابنده های نقطه ای نور عمل می کنند، و طرح را درخشان می کنند، گویا واقعاً نگین های موجود در نقاشی، گرد و غلطان هستند. اگرچه گفته شده که ممکن است این جزئیات با استفاده از رنگ روغن اضافه شده باشد، اما هنوز هیچ مدرکی در مورد آن یافت نشده است.
اگرچه به نظر نمی رسد که این رویکرد در نقاشی تصویر طلا و جواهر، در میان هنرمندان دوره رنسانس به طور گسترده تری شناخته شده باشد.
حدود پنجاه سال بعد، هنگامی که " Jan van Eyck" در کارگاه خود، با تصویر طلا و جواهر و سنگهای قیمتی، از جمله آنهایی که در تاج نگه داشته شده در سمت راست، و در لبه ساق پا نقاشی شده اند، این تابلوی زیبا را نقاشی کردند. لباس مجلسی زن که بچه در بغل دارد با جزئیات نقاشی شده اما فاقد هرگونه درخشش واقعی است.
با توجه به علاقه شدید به اپتیک و جلوه های نوری در آن زمان، این تعجب آور است. دو دلیل برای این امر آشکار است: روشنایی تخت، که سنگهای قیمتی و طلا را از کنتراست محروم می کند و اصرار بر سطح صاف رنگ و قلم موی محکم، همانطور که در جزئیات نشان داده شده است.
اواخر دوره رنسانس بود که به نظر می رسد نقاشان کشف کردند که چگونه تکنیکهای اضافی و روشهای نو در نقاشی را بکار گیرند و این خلاقیتها را در نقاشی به تصویر طلا و جواهر بدهند که باعث برجسته شدن و واقعی جلوه دادن آنها شوند.
اگرچه سنگهای قیمتی و فلزات چهارمین نقاشی Veronese در مجموعه تمثیل عشق او چندان با تکنیک نقاشی نشده اند و برجسته نیستند، اما به نظر می رسد واقعی هستند و آنها بسیار واقعی تر از دیگر آثار تا آن زمان نقاشی شده اند.
همانطور که در جزئیات نقاشی ها مشخص شده، این بدان دلیل است که Veronese برجسته های ضخیم تر و نقاشانه تری را روی آنها اعمال کرده است.
برتری رامبراند در کشیدن نقاشی از تصویر طلا و جواهر
در میان نقاشان تصویر طلا و جواهر، این رامبراند بود که این کار را بیشتر پیش برد و واقعاً سنگهای قیمتی و فلزات را در نقاشی ها زنده کرد.
رامبراند در نقاشی خیره کننده خود از Belshazzar’s Feast ، از ترکیب نور مناسب با کنتراست بالا و ارائه نوآورانه نقاط برجسته برای جواهرات و نشان دادن تصویر طلا و جواهر در طرح های مختلف، استفاده می کند.
توجه جزئیات در این نقاشی ها نشان می دهد که او چگونه به این مهم دست یافته است، با استفاده از نقاط ضخیم، برجستگی های انعکاسی، در ظاهر سنگ های قیمتی ایجاد شده و حالت درخشندگی و براقیت را در آنها ایجاد می کند.
به جای رنگ آمیزی های دقیق و ایجاد خطوط و مناطق، این علامت های نامنظم تر نتیجه واقعی تر می دهند. طولی نکشید که این نبوغ رامبراند در تشخیص اینکه تلاش برای دقت در نقاشی تصویر طلا و جواهر باعث شده تا نقاشی های قبلی، کمتر واقع بینانه به نظر برسند بر همه مشخص شد.
نمونه برجسته دیگری از روش رامبراند، این بار بدون زرق و برق سنگ های قیمتی خلق شده، و این نقاشی ها حتی واقعی تر از این تصاویر به نظر می رسند.
جزئیات شمشیر تزئین شده، بسیار استادانه کشیده شده و نشان می دهد که رامبراند تا چه اندازه با خلق ضخامت بیشتر در نقاشی، در نور مناطق برجسته، با علامت های نامنظم و شکسته رنگ روشن این نقاط برجسته در نقاشی تصویر طلا و جواهر را اعمال کرده است.
محقق خوش فکر ما در آخر اینگونه بیان کرد که: من به برخی از پرتره ها، زندگی بی جان و تصویر جواهرات در نقاشی های قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم نگاه خواهم کرد و این سؤال برایم مطرح است
که آیا کسی می تواند با رامبراند در کشیدن نقاشی از تصویر طلا و جواهر مطابقت و البته برتری داشته باشد؟